معنی wa baba - جستجوی لغت در جدول جو
wa baba
پدری، پدر
ادامه...
پِدَری، پِدَر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
wa ubaba
پدرسالارانه، از پدری
ادامه...
پِدَرسالارانِه، اَز پِدَری
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kwa ubaba
پدرانه، برای پدر شدن
ادامه...
پِدَرانِه، بَرایِ پِدَر شُدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa tiba
درمانی، از درمان
ادامه...
دَرمانی، اَز دَرمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa sasa
جاری، فعلی
ادامه...
جاری، فِعلی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa maua
گلی، از گل ها
ادامه...
گُلی، اَز گُل ها
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa mada
زمینه محور، از موضوع
ادامه...
زَمینِه مِحوَر، اَز مَوضوع
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wa kibaba
پدرانه
ادامه...
پِدَرانِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی